جستجو در سایت

محسن سلیمانی فاخر

نشانه شناختی فیلم انگل(Parasite)/بوی پرولتاریا ؛پیف پیف بورژوا ها

...

جامعه شناسی«لـــــــــــرد» :مقبولیت فســـاد‌

...

«رامبد خان» و تئوری«هر که هر کجا خواست زایمان کند»

از منظر حقوقی فضایی که تعمدا در منظر عموم قرار داشته باشد، حریم خصوصی نیست و حتی اگر برملا شدن چنین مواردی برای توده ،تجاوز به حریم خصوصی‌شان تلقی شود،در افراد مشهور که دلیل شهرت‌شان همان عیان بودن زندگی و رسانه ای کردن خواب و خورشان است و مردم مدال شهرت را بر گردنشان اویخته اند ،تعرض به حریم خصوصی نیست . مردم در جایگاه کسانی که به آنان شهرت و عزت و درامد داده اند می توانند حتی اگر اخلاق را نادیده بگیرند به جزیی ترین مسائل خصوصی که خود مروج آنند دست بگذارند و انتقاد و بازخواست کنند .البته این تبادل و قانون نانوشته شده بین مردم و سلبریتی ها درهمه جای دنیا اجرایی ست و فردی در جایگاه وزیر و سلبریتی و رییس جمهور ازمردم طلب کار نیست که چرا به حریم او وارد شده اند .آنان خوب می دانند که فضای رسانه‌ و انتظارات مردمی به افراد مشهور اجازه نمی‌دهد که خود را پشت حریم خصوصی پنهان کنند ،اما در کشورمان «شهرت و همراهی» که بخش خوب ماجراست را «شبه سلبریتی ها»یمان عاشق وار دوست دارند و آن بخش را باید به مردم پاسخ دهند را دئانت مردم و حرمت خصوصی بر می شمارند ....

درد یک تقصیر ناخواسته در«شبی که ماه کامل شد»

...

«درک فرایند های معنا ساز» الزام تماشای «ناگهان درخت»

...

شباهت و تکرار درسینمای« گذشته »فرهادی با «همه می دانند»

...

معنای«شرم از بدن»در«دختر چاق»

...

ماهیت جامعه شناختی سینمای کمدی/اعتراض و التذاذ

اندیشیدن و تفکر ،یکی از تجارب و رویکرهای انسان امروزی است. گرایش به کمدی را می توان راهبردی برای مواجهه و برابری با جهان جدید تعبیر و تفسیرکرد که در بستر تدریجی می تواند در آثار فاخر به تکامل و تعالی برسد ، هر چند که در حال حاضر ژانر کمدی به نازلترین سطح خود رسیده است و نه تنها جرعه ای از تفکر در آنان یافت نمی شود ،بلکه اصل و بنیاد سینما را تهدید کرده اند اما با این حال اگر گرایش مردم به ژانر کمدی را بتوان به سطحی شدن انسان امروزی مرتبط دانست ،از آن سو می توان به تعمیق شدن آنها خوش بین بود چراکه مخاطب می تواند بین کنش ها و ابعاد جدی و غیر جدی زندگی نسبت منطقی برقرار کنند و کارکردهای مثبت و عقلانی را برای خویشتن برداشت کند ،از این رو بین «خندیدن و اندیشیدن» می توان نسبت معنا داری به وجو د اورد....

نگاه جامعه نگر به سلفی گرفتن بر بالین بیمار استادمشایخی

به تعبیر مارکس آنچه ما را می‌سازد «آگاهی اجتماعی» نیست بلکه «هستی اجتماعی» ماست .هستی ایی که امروز از یک سطحی نگری ،فرد گرایی ومنفعت گرایی جان می گیرد و هر کس به دنبال کسب بی اعتباریک وجهه اجتماعی است ولو آنکه واهی ، خیالی و بی ارزش باشد .از این رو با این نگاه هستی نگر جعلی به پیرامون، از خودمان با هر پس زمینه ای از انسان و حیوان وصخره عکس می گیریم،عروسی و عزا و جنگ و صلح و بالین بیمار هم فرقی ندارد تنها یک عنصر اهمیت وجودی دارد و آنکه تصاویر باید منتشر شوند...

تم ضد داعشی «پایتخت» نگرشی فرعی برای«کتمان کردن درونمایه اصلی»

تیم سازنده در پایتخت باید از بیان صریح پیام داستان پرهیز می کرد و از شیوه های غیر صریح برای غیر صریح برای تصویر و تشریح درونمایه استفاده می کرد در حالی که حاشیه ها در خدمت انتقال پیام داستان نبود و......

جامعه شناسی«قبضه کردن نقش ها»در سینمای ایران

با نگاه خوش بینانه قطعاً عده‌ای از بازیگران سینمای ایران از بقیه باهوش‌ترند و این ذکاوت هم دلیل موفقیت انهاست .منطقی است اگر تصور کنیم که استعداد هنری بر روی طیفی از با استعدادترین تا کم استعدادترین قابل مشاهده است.اما استعداد به تنهایی برای تقسیم بازیگران به آکتورهای ارزشمند(استار) و آرتیست متوسط شاخص مناسی نیست. دلیل اینکه ما بین بازیگرانی چون حمیدیان ،سهیلی و حیایی و کسانی که در پایین بازار سینما قرار می‌گیرند تفاوت می‌بینیم بر اساس اصل «برنده بیشتر می‌‌برد» است بازیگرانی که «به گیشه پناهنده می‌شوند» ممکن است ترکیبی از استعداد و سایر خصوصیات فردی را داشته باشند اما چون گیشه محورند یا می توانند این پروسه را برای خود خلق کنند مزیت نسبی بیشتری در بازار سینما دارند....

جامعه شناسی«فرهنگ جوانی »در«لیدی برد»

...